ویلا های محمود آباد
بازدید امروز : [1] ، دیروز: [0] ، کل بازدیدها:[14986]
[ و شنید مردى دنیا را نکوهش مىکند فرمود : ] اى نکوهنده جهان ، فریفته به نیرنگ آن ، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته . فریفته دنیایى و سرزنشش مىنمایى ؟ تو بر دنیا دعوى گناه دارى ، یا دنیا باید بر تو دعوى کند که گنهکارى ؟ دنیا کى سرگشتهات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت ؟ با خفتنگاههاى پدرانت که پوسیدند ؟ یا با خوابگاههاى مادرانت که در خاک آرمیدند ؟ چند کس را با پنجههایت تیمار داشتى ؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى ؟ بهبود آنان را خواهان بودى ، و دردشان را به پزشکان مىنمودى . بامدادان ، که دارویت آنان را بهبودى نداد ، و گریهات آنان را سودى . بیمت آنان را فایدتى نبخشید ، و آنچه خواهانش بودى به تو نرسید ، و نه به نیرویت بیمارى از آنان دور گردید . دنیا از او برایت نمونهاى پرداخت ، و از هلاکتجاى وى نمودارى ساخت . دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت ، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت ، و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت ، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت . مسجد محبان خداست ، و نمازگاه فرشتگان او ، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او . در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند . چه کسى دنیا را نکوهد حالى که بانگ برداشته است که جدا شدنى است ، و فریاد کرده است که ناماندنى است ، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسى جان به درنخواهد برد . با محنت خود از محنت براى آنان نمونه ساخت ، و با شادمانىاش آنان را به شوق شادمانى انداخت . شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتى جانگداز برگشت ، تا مشتاق گرداند و بترساند ، و بیم دهد و بپرهیزاند . پس مردمى در بامداد پشیمانى بد گوى او بودند و مردمى روز رستاخیز او را ستودند . دنیا به یادشان آورد ، و یادآور شدند . با آنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند . و پندشان داد ، و از پند او بهره برداشتند . [نهج البلاغه]
دسترسی ها
صفحه اصلی
پیامرسان
پارسی بلاگ
ویلای شمال
نسیم خاتمی
93/4/18:: 11:52 ع
نظر()
ویلای شمال
نسیم خاتمی
93/4/18:: 11:42 ع
نظر()
مشخصات مدیر وبلاگ
نسیم خاتمی [12]
ّبا ســــــــــــــــــــــلام خدایا چه بر من سخت گرفتی که انسان آفریدی وچه سخت تراز آن که انسانم قرار دادی خیلی دوست دارم مفید باشم وبا قلمم ورفتارم وگفتارم طوری عمل کنم وتوانسته باشم خدمتی به جامعه وکشور کرده باشم آموخته ام زندگی را از طبیعت بیاموزم ، چون بید متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت ، مثل صنوبر ، صبور ، مثل بلوط مقاوم ، مثل رود ،روان ، مثل خورشید با سخاوت و مثل ابر با کرامت باشم . آموخته ام که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم های عمیقی در قلب کسانی که دوستشا ن داریم ، ایجاد کنیم اما سال ها طول می کشد تا آن زخم ها را التیام بخشم *********************
ویرایش
عناوین یادداشتهای وبلاگ
ویلای شمال
ویلای شمال
لینک عناوین یادداشتها[3]
بایگانی
آذر 91[12]
دی 91[1]
بهمن 91[2]
دوست خوبم آیا تو هم...[14]
تیر 93[1]
ویرایش
خبر مایه
اوقات شرعی
لوگوی دوستان
ویرایش
دوستان
عشق
ویرایش
طراحی پوسته توسط تیم
پارسی بلاگ